امامت جماعت در غیاب رسول خدا صلی الله علیه و آله
اگر علی[ علیه السلام ] پس از پیامبر اسلام[ صلی الله علیه و آله ] امام برحق بوده است، چرا در مدتی که پیامبر بیمار بود، حتی یک بار هم پیش‌نماز مردم نشد؟ مگر نه اینکه امامت صغری؛ دلیلی بر امامت کبری است؟ پاسخ 1. رسول خدا صلی الله علیه و آله
اگر علي[ عليه السلام ] پس از پيامبر اسلام[ صلي الله عليه و آله ] امام برحق بوده است، چرا در مدتي كه پيامبر بيمار بود، حتي يك بار هم پيشنماز مردم نشد؟ مگر نه اينكه امامت صغري؛ دليلي بر امامت كبري است؟
پاسخ
1. رسول خدا صلي الله عليه و آله در دهها حديث، علي عليه السلام را جانشين، وصي، ولي و امير مؤمنان پس از خود معرفي كرده است. (منابع اهل سنت نيز اين روايتها را آوردهاند).
مگر سخناني با اين صراحت را پذيرفتيد كه اگر در يك نماز امامت ميكرد، آن را بپذيريد؟
مگر سخناني با اين صراحت را پذيرفتيد كه اگر در يك نماز امامت ميكرد، آن را بپذيريد؟
2. در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و در غياب آن حضرت، امامت نماز امري متداول بود؛ به اين صورت كه هرجا رسول خدا صلي الله عليه و آله حضور نداشت، هنگام نماز يكي از مسلمانان
جلو ميايستاد و سايرين به او اقتدا ميكردند؛ چه در مدينه و چه در سفرها.
بنابراين، پيشنماز شدن (امامت صغري) هيچگاه دليل و مقدمهاي بر امامت كبري نبوده است.
جلو ميايستاد و سايرين به او اقتدا ميكردند؛ چه در مدينه و چه در سفرها.
بنابراين، پيشنماز شدن (امامت صغري) هيچگاه دليل و مقدمهاي بر امامت كبري نبوده است.
عليها السلام . در مدتي كه علي عليه السلام به عنوان جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله ـ در واقعه غزوه تبوك ـ در مدينه ماند و حضرت، حديث معروف «اَنتَ مِنّي بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسي اِلّا انَّه لانَبيَّ بَعدي» را در مورد علي عليه السلام بيان فرمود، مردم مدينه نماز را به امامت چه كسي ميخواندند؟ علي عليه السلام جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله بود و از جمله وظايف ايشان امامت در نبود رسول خدا صلي الله عليه و آله بود.
هنگامي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله گروهي از مسلمانان را با مسئوليت و فرماندهي علي عليه السلام براي مأموريت از جمله به يمن اعزام ميكرد، مسلمانان همراه ايشان نماز را به امامت جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله به جا ميآوردند. بنابراين، چگونه ادعا ميكنيد: علي عليه السلام حتي يك بار هم امامت صغري نداشت؟
4. اهل سنت نوشتهاند:
در زمان بيماري رسول خدا[ صلي الله عليه و آله ]، روزي عمر امام جماعت شد. از آنجا كه صداي عمر بلند بود، رسول خدا[ صلي الله عليه و آله ] فهميد كه او در جايگاه امام جماعت قرار گرفته است. پيامبر چنان از اين كار عمر ناراحت شد كه فرمود: نه! نه! نه! خداوند و مسلمانان ابا دارند از اينكه عمر امامت كند، يَأبَى اللهُ ذلك وَ المُسلِمون.[1]
چرا ابوبكر، عمر را پس از خود، خليفه مسلمانان معرفي كرد، درحاليكه رسول خدا صلي الله عليه و آله راضي نبود عمر، امامت جماعت را بر عهده گيرد؟ وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله «امامت صغرا»ي عمر را براي يك بار هم نميپذيرد، چگونه ابوبكر او را به امامت كبري منصوب ميكند؟
[1]. مسند احمد بن حنبل، ج4، ص322؛ سنن ابيداود، ج4، ص348؛ كنزالعمال، ج11، ص550؛ البداية و النهايه، ج 5، ص 232؛ سبل الهدي، ج 11، ص 175.